< NiNiGheRtY: May 2005

Thursday, May 26, 2005

CoW

بعضی وقتا هم باید یه گوشه کنار دیوار بشینی و عزیزترین آدمای زندگیت رو نگاه کنی که دونه دونه از زندگیت خارج میشن ٬ از اون دایره‌ی تنگ و دوست داشتنی‌ای که هر کسی رو توش راه نمیدادی . حتی فرصت و جرأت نمیکنی با یه لبخند سرد بدرقه‌شون کنی ... میشه گفت خداحافظی بدون در آغوش گرفتن مثلا ! از اینا که آدم تو
فرودگاه مهرآباد مثلا خجالت میکشه کسی رو که داره باهاش خدافظی میکنه بغل کنه
گاو موجوده خوبیه گاو موجوده مهربونیه گاو چشمای قشنگی داره، مخصوصا وقتی از خواب بیدارش می کنی و هنوز خوابش میاد گاو میگه مااا ماااا، درست عین گربه که میگه میووووو میوووو
گاو موجوده دوست داشتنی ایه که نمیشه خوب از دستش عصبانی شد، حتی اگه بمیره یا گم شه، خوب به هر حال اونم گاوه، حق داره یه کارایی بکنه گاو و باید گاز گرفت، گاو و باید مهر زد، یه مهر گرد که هیچوقتی جاش پاک نشه مگه اینکه یه مهر دیگه درست به اندازه ی قبلی یا بزرگتر از اون روش بزنی وقتی گاوتو مهر زدی، هرکی ببینه میفهمه که این گاوه توئه، ولی تا وقتی مهر نزدی نمیدونه هیچکس، پس سعی کن که خیلی زود مهرش بزنی، به محض اینکه دستت بهش رسید و تونستی به دندونت برسونیش :)
گاو خوبه فک کنم گاوم از آسمون میاد برخلاف آدم که از تو خاک میاد شایدم از تو دریا اومده، هان؟ یا نه، اونی که از تو دریا اومده اسمش گاوه دریاییه، گاوه خالی از تو آسمون میاد که خالیه
گاو موجوده بیشوریه خیلی بیشورهرچند، بعضی وقتا هم بیشور نیست اصلا گاو یه جوریه که
میدونی دو تا چشم قهوه ای درشت داره، مخصوصا تا وقتی که بزرگ نشده و هنوز میشه بهش گفت گوساله که تو میتونی بشینی تو علفزار و هی یه عالمه وقتی، همونجوری که اون حواسش نیست دقیق تو چشاش نیگا کنی، که یهو بعد یه کلی وقت که حواسش به تو جلب شد و تو چشات نیگا کرد یهویی خنده ش بگیره و بگه ماااا، منظورش اینه که میخواد بهت بگه دیوونه
گاو قصه دوست داره
ولی قصه که بگی براش خوابش میره و تو بیداره گاوو دوست داری، چون همیشه خوابشو دیدی و بعضی وقتا هم خوب دلت بیدار میخواد، نه؟
گاوگــــــــــــــــــــاو:)

گاو دوست دارم.
اینو یادم رفت بگم
که
گاو دُم داره
.

Wednesday, May 18, 2005

keep It so Hard

شاید همیشه نه
٬ ولی یه وقتایی
وقتی گفت ولم کن،
وقتی هلت داد که بری عقب، وقتی روشو برگردوند، وقتی پشتشو کرد
تو نباید ولش کنی که منتظر بشی شاید مثلا خودش خوب شه
باید بری محکم دستاشو بگیری که نتونه تو رو پس بزنه عقب
باید محکم بگیریش تو بغلت
باید فشارش بدی
قفلش کنی
باید تنگ بگیریش
یه کمی که از الکی شاید زور زد که از بغلت بره بیرون
بعدش گریه می کنه
پاهاش شل میشه
بهت تکیه می کنه
دستشو ول کن که دور گردنت حلقه کنه
کمرشو ناز کن که گریه کنه آروم
میتونی دیگه قفلش نکنی
نمیره چون دیگه
میمونه همونجا
تو هم تا خیلی طولانی و دور توی گوشش حرف بزن
که بدونه
نمیدونم چیو
ولی که بدونه


باشه؟
آخیی ... کوچولوهای ترحم برانگیز :)


هووو
هووووووو
هووووووووووو
to be honest, I need some blood ... yeah .. right ... I'm sick .. so now honey ... gimme' some pure blood ... please ?

Monday, May 16, 2005

Not Be Sure

من میگم برو گم شو
ولی نروخب ؟
یعنی بروبرگرد ولی
یا نمیدونم مثلاً نشنو که چی گفتم
چمیدونم
ولی من میگم برو گم شو
اصلا برو به جهنم


شک کن ... همیشه به واقعی بودن خودت شک کن.

.......
هر نفسي كه مي رود
رفته است ،
و چون بر مي ايد
ديگر اني نيست كه رفته است
همچون تو

.
آدمایی که دروغاشون رو نمیگن

Monday, May 02, 2005

Hurm

درد داره

درد داره

درد داره

درد

درد

درد

درد

درد

درد



فکرشو بکن ....

نه

نه

نه

فکرش رو نکن

فکرش درد داره


خب منم دلم وبلاگ مخفی میخواد که توش به جای قصه گفتن و شعر نوشتن حرف بزنم !


Lalaie | Upload Music
Music Codes