Sunday, July 15, 2007
Previous Posts
- ): کلاس ادبيات معلم گفت فعل رفتن را صرف کن رفتم ...
- از قدیم گفتن مار از پونه بدش میاد دم لونش سبز میشه...
- سیب ممنوعه¤ جهان ما پر شده از آدمهایی که در حال سی...
- تو روزای که دستام نيازمند دستات بود و چشمام محتاج ...
- خواب دیدم جنگ جهانی دومه. منم زنجیر چرخ تانکم. نمی...
- شبروزماهو خورشیدمن و توقدم های من پر شتابنگاه های ...
- خدایا چقدر عاشق بودن سخت است البته عاشق چیزی که دی...
- خدا حافظ اي آرام و قرار موقتِ منخدا مي داند چقدر س...
1 Comments:
پگاه جان مثل همیشه قشنگ می نویسی امیدوارم که همیشه شاد و خرم باشی و به تمام آرزوهات برسی
اردشیر
Post a Comment
<< Home